محل تبلیغات شما

فرزانگانیا



خب اینجانب خود و کچل را به عنوان لیدر های بچه های راهنمایی اعلام میدارم. 
امروز حلقه زدن نه بلافاصله بعد بارون زنگ بعد با پیج اجرایی.
حلقشون ریده! =)
نه ریتمارو درس می خونن نه صمیمیت قبل رو داره. 
یه سری مسئول حلقه دارن با دسیپیلین و فلان رسما ریدن به مفهوم حلقه. 
ناراحتم میخوام دوباره برگردم به اون موقع ها و خوشحالم که لاقل اون قدری نزدیک هستم که ببینمشون. 
دلم تنگ شده برا خودم برا مدرسم برا دوره خودمون. 
معلمی سیریسلی ساکس. 
ولی خوبه دوس دارم اینجا بودنو. 

خب من دیدم بقیه هم زندن نفس میکشن خجالت کشیدم حقیقتا هی میام غر میزنم و اینا

بزارید بگم که ما یه معلم حسابان گیگیلیست اور داشتیم امسال که البته خیلی راضی نبودیم تابستون مردم با طویوب تو دریا باشن  ما با طویوب سر کلاس

ولی بعد شناخت وی باید بگم که کسیه که قراره دلم براش تنگ شه:)))خیلیییی

جبر  داشتیم که کچل بود ولی یه پسربچه مهربان البته کم بچگی نکرد:/ ولی خب اورم دوس داریم دلمان برایش تنگ میشود:))

فیزیک و بلال و بله:) البته که دهنمونو صاف کردا ولی خب بلاله دیگ:)))

امسال کارگاه هنری داشتیم

امسال کلی خاطره های خوب داشتیم

امسال افسره داشتیم که لعنت خدا بر وی باد

نصررررر که الهی تو دنیا و اخرت خیر نبینی

ولی بازم میگم خاطره های خوب زیاد داشیم

آدمای جدیدی که وارد زندگیمون شدن :)

آدم میترسه چیجوری اینقد این سالا سریع گذشت

از 1.6 تا ببینیم 4.چند


مهم نیس که شیروونیمون سبزه یا اصن بالا پشت بومه و شیروونی نداره
مهم نیس که کلاسا جا به جا بشه
مهم نیس جوجه های آزاد نباشی
مهم هستا یعنی خیلیم هس ولی تش این بچه هان که میمونن
ما موندیم فک کنم:)
شهریوره:/ ته تعطیلات 
تازه داشتم میفهمیدم تعطیلی ینی چی
میدونین که سرم خیلی شلوغه:)))
خب امسال خوب بود نه بگم خوب بود نامردیه 
امسال عالییی بود بهترین بود
همه چیش تک تک خاطراتش
مشهد یزد براما آلمان 
کمک زبی به قحطی زدگان ایران اپن
اسلیت و موشک بازیاش 
حقیقتا دلم تنگ میشه واسه تک تک حسا خاطرات
یاسی:)

جدا از فیض بردن هر ساله از قیافه هم و جدا از اینکه هوزم همکلاسییم و جدا حتی ازینکه هنوزم تو یه ردیف و پشت سرهم میشینیم اتفاقاتی هم افتاده 

مخ جان برای اثبات مخ خود به
المپیاد ریاضی پیوست و خود را از کلاس و افتخار 5مین سال باهم بودن جدا کرد

من و کچل و کاری هم به
سیمبول پیوستیم و کلی چایی خوردیم و حتی ظرف های کپکی رو تو توالت مد شستیم

زبی هر روز زبی تر از دیروز کم مونده
امازونو اپلود کنه رو خودش زنگ تفریح ها نسخه ترایال تحویل ما بده

اسلیت
خسته تر از هر سال

به حدی از کمال رسیدیم که 7 شب التماس ننمون میکنیم جون من بیا منو ببر خونه و میگ برا اینک تنبیه شی خودت پاشو با اتوبوس بیا و میگی تاریکه مامان من میترسم و میگ جهنم خرس گنده حالا میخای رنگ خال های یکی در میون جورابتو انتخاب کنی میگ تو هنوز به حدی نرسیدی که تنها تصمیم بگیری واس خودت و خب البته این نیز بگذرد

کچل یه لقب جدید پیدا کرده مید این وطننن تحت عنوان
ک-خ حالا بماندها که مخفف چیه

اینجا خاک گرفته خاطره هامون هم بد نیس چند وقت یبار یاد اوریشون

هوی زبی من میخام یه چی پاک کنم چرا دسترسیشو بعد 5 سال هنوز بم ندادی قول میدم پستای کاری رو پاک نکنم

خداییش بیاید دانشگاه باهم نباشیم زشته یکم 

خوبه که هنوز اندک جنم فرزانگانی که بتونه علاوه بر
مدارس منطقه 1و2و3 و داشگاه شهید بهشتی مدرسه فرزانگان یکم تعطیل کنه با شعاره قالیچه سلیمون مارو خونمون برسون که جدایی ازینکه تهش کل دومایی که موندن 6 نفر بودن که 3 نفرش منو اسلیت و کاری بودیم 3 تای دیگ از کلاس ما بودن

دم طالبی گرم سپاسگزار پدر طالبی که باعث شد معلم بشه بعد بیاد دوسال معلم ما بشه و فیزیک خوش حالی رو داشته باشیم انشالله حالا حالا ها اون دوتا ماژیک دستت بمونه

حسینی کجایی ما به سادگی و زندگی خجسته عادت نداریم بیا مشق ریاضیامونو ببین

کاظمی لامصب منقرض نمیشه بود هس خواهد بود

دلمان تنگ شیروونی های سبز راهنماییس چه کنیم که شیروونی های اینجا زرد رنگن البته که ما شیروونی های اینجارم فتح کردیم و رویشان حتی عکس گرفتیم (
دوستان نکنین شما لق بود ممکنه بیفتین بمیرین)

بسی خسته ایم دلمان از آن تعطیلی هایی میخاهد که وسط هفته را به تهش وصل میکنن تا بسی بخوابیم 

فرزانگانی پلیزز فرزانگانی بمان حتی با وجود فرزانگانی نماها و مدیر های رنگارنگ و دبیرستان تمام شده یا حتی کنکوری که به خاطر عربی پشت آن ماندی حتی با وجود اینکه عام حرفت رو نمیفهمن خواهش میکنم زیر بار زور نرو 

حتی به سه رخ بالا متمایل به راست پیتزا نمیخوره ازین حرفا بزنه ولی خب شاید به مدل چتری موهام بیاد خلاصه که زبی ببین من فقط زندم بیا منه مدیر کن

یه نکته دیگ در پرانتز((((دهن خانوم میم که حتی معاون ما نیس و حتی به پیشی هم رحم نمیکنه برگشته میگه پیشییی بررووووو :||||||||))))


فک کردم فقط منم که به فکر این جا افتادم دیدم نه بابا این کچل جلوتره

خب یه سال دیگه هم گذشت

به مدیریت راهنمایی نق میزدیم اومدیم اینجا دیدیم با مشکلات بزرگ تری از قبیل اینه نداشتن در راه روها مواجهیم مدیونید فک کنید تیکه انداختم

امسال حلقه ها بهتر بود 

درسا سختر بود

معلما مصکه هیچ وقت عوض نمیشن

دستمون باز تر شد

تازه همو شناختیم

فهمیدیم با یه سری جدیدا راحت تر از قدیمیایم

آزادیامون بیشتر شد تا حدی که مدرسه رو بپیچونی بزنی پارک و ددر البته بچه های پایه مدرسه رو باید با موچین الان جمع کنی

البته که هر کس عقاید خواس خودشو داره و محترمه ولی خب وقتی با یکی نمیجوشی دیگ کاریش نمیشه کرد

بعضی جاها نظرامونو واس خودمون نگه داشتیم بعضی جاها هم گفتیم کسی گوش نکرد

رفتیم مشهد

4 صب بیدارمون میکردن بریم نماز صب

وای صبحانه ناهار شام بهمون کباب دادن

قطارو که نگو قاچاقی جا به جا میشدیم

حسینی داشتیم عین سگ ازش میترسیدیم سر ریاضی

کاظمی هندسه خل بود مارم خل کرد

ای جان شجاعی همچنان عشق بود

شیرازی دیوانمون کرد دیوانه

این زنیکه مشاوره هم که دیگ نگووووو هیچ کاری نمیکرد نقش گونی سیبزمینی تو مدرسه از این پررنگ تر بود

وای مارو نیمه دوم سال تبعید کردن نرجس

حکومت مستقل بود

مانتو در میوردیم

حجاب معنا نداشت 

اهنگ میزاشتیم از بلنگو ها با صدای بلند سیروان خسروی

به قول شیراز یه کار کردیم بمون خوش بگذره

فقط یکم داغون بود مدرسش

به ما که کلی خوش گذشت ولی بعضیا خیلی سخت به خودشون گرفتن 

من اسلیت کاری مخجان بچه های کامپیوتر بودیم و چه جولون هایی که سرش ننداختیم ازون جایی که معاف بودیم از زنگ کامپیوتر اون اداها پشت شیشه در سایت خیلی میچسبید مخصوصا ژستایی که زبی میگرفت و ما عکس میگرفتیم

به پانتومیم روی اوردیم

بوفه بد نبود با اون پیتزا بدمزه هاش

تو راهرو وقتی داشتی عین خر میدوییدی امکانش 90 درصد بود که با کله بری تو شیکم یه اقایی

اونم چه اقاهایی مو فرفری شیکم گنده اخییی 

اتاق دبیران اقا رو که اکثرا خالی بود

بعضیا اصرار داشتن یه فازی داشته باشن که درسته و اینا ولی نه خودشون راضی بودن نه بقیه

خب عزیزم زورت که نکردن قیافمو تحمل کنی 

سال خوبی بود

تولد عالی برام گرفتن بچه ها واقعا فوق العاده بود مخصوصا وقتی بهو گنجعلی اومد تو  و من وسط قر دوم خشک شدم

زبی به ششششششش اختصار یافت

به شششش بیشترم تازه واکنش میداد

وای سالن ماساژایی که سر کلاس را مینداختیم

واقعنی یه سال دیگ هم تموم شدش

روز گریه همگانیم روز خوبی بود

غورباقه هارو نگوو از قصد از پشت مدرسه میرفتیم غورباقه ببینیم

ماجرا های هستی هم جای خود داش

خاطره ها زیادن لیست میکنم بعدا میگم

بعدا یه پست اختصاصی مشهد میدیم

فعلا بای تا های بعدی

امضا: پتی_یا30




خوشـ حالمـ کهـ اینـ مسـئله دارهـ تمومـ میشه
امیدوارمـ دیگهـ با همچینـ مسائلی رو بهـ رو نشمـ
و ، از یه موضوعی ناراحتمـ کهـ متاسفانهـ نمی تونمـ مطرحش کنمـ،خطر ناکــــ استـــ بسی.
یه توصیه به اولا:
من فک می کنم هر چقدرم این مسائل رو به سنتون ربط بدیم بازم نمی شه کاملا تبرعتون کنیم،چیزی که واضحه اینه که بیشترین کسی که صدمه می بینه خودتون هستین.
نمی گم فقط شما ها مقصرین،نه،سوما هم مقصر هستن اما یه زره حداقل یا با روحیاتتون کنار بیاین یا باهاشون مقابله کنین!این مسئله اگه چیز معقولی بود نه این درگیری توی وب پیش می اومد نه بقیه(خودتون می دونین کیا رو می گم) بهتون چیزی می گفتن.
من فک نمی کنم حتی خودتونم ته دلتون از این ماجرا راضی باشین
در نهایت این که تا خودتون نخواین هیچی عوض نمی شه و به خودتون کمک کنین یا از کسی کمک بخواین!مهم اینه که بخواین از این ماجرا ها خلاص شین
و این که ترجیحا دوستاتونو لو ندید چون از این وضعیت بدتر میشه،اگه نگرانشونین راه های خیلی بهتری برای کمک بهشون هس
چیزی که از درون خودم مطمئنم اینه که نمی خوام شما ها در گیر ماجرا هایی بشین که خیلی از دوستان هم پایه ما داشتنچون یه دوره ای واقعا بهتون صدمه می زنه
و این که دوستی اول و سومو هیچکس بد نمی دونه و اگه واقعا یه دوستیه مهم نیس که بقیه چه حرفی می زنن
و خودتونو گول نزنین اطمینان حاصل کنین که این فقط یه دوستیه!!
همین!


آخرین جستجو ها

indragmulresp نمایندگی فروش زیرو کلاینت و تین کلاینت کتابخانه عمومی مولوی کتابخانه عمومی امام حسن مجتبی (ع) زاویه کابین زئوس Pauline's life Richard's page aggicara بزرگترین آرشیو آهنگ پیشواز | IRBEEP.IR ثبت شرکت - ثبت برند - ثبت فوری شرکت